ابوحفص عمر بن محمود بن غلاب مقری باجی، ابوطاهر سلفی گوید: از باجۀ افریقا و اهل قرآن و صالح بود، مولدش را پرسیدم گفت رجب 434 هجری قمری بباجهالقمح بود نه در باجۀ اندلس، و در صفر 520 درگذشت، (از معجم البلدان) ابوالولیدبن فرضی، رجوع به ابوفرضی و عبداﷲ بن یوسف بن نصر، معجم البلدان و فهرست الحلل السندسیه ج 2 و سمعانی ورق 57 الف شود، ناقۀ بسیارشیر، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
ابوحفص عمر بن محمود بن غلاب مقری باجی، ابوطاهر سلفی گوید: از باجۀ افریقا و اهل قرآن و صالح بود، مولدش را پرسیدم گفت رجب 434 هجری قمری بباجهالقمح بود نه در باجۀ اندلس، و در صفر 520 درگذشت، (از معجم البلدان) ابوالولیدبن فرضی، رجوع به ابوفرضی و عبداﷲ بن یوسف بن نصر، معجم البلدان و فهرست الحلل السندسیه ج 2 و سمعانی ورق 57 الف شود، ناقۀ بسیارشیر، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
عمل مهره باز، حیله گری. (آنندراج). فریب و مکر و حیله بازی. (ناظم الاطباء). شعبده. شعوذه. چشم بندی: نراد طرب به مهره بازی از دست بنفش کرده ران را. خاقانی. مشعبذ افلاک را مهره بازی چون مهره به بازی داشتی. (سندبادنامه ص 304). - مهره بازی کردن، حیله گری کردن: شاه با خصم حقه سازی کرد مهره پنهان و مهره بازی کرد. نظامی (هفت پیکر ص 124). به ماری چومن مهره بازی مکن نبرد آر و نیرنگ سازی مکن. نظامی. - مهره بازی کن، نراد: شوخ و رعنا خرید نوش لبی مهره بازی کنی و بوالعجبی. نظامی. - ، مشعوذ. شعبده باز
عمل مهره باز، حیله گری. (آنندراج). فریب و مکر و حیله بازی. (ناظم الاطباء). شعبده. شعوذه. چشم بندی: نراد طرب به مهره بازی از دست بنفش کرده ران را. خاقانی. مشعبذ افلاک را مهره بازی چون مهره به بازی داشتی. (سندبادنامه ص 304). - مهره بازی کردن، حیله گری کردن: شاه با خصم حقه سازی کرد مهره پنهان و مهره بازی کرد. نظامی (هفت پیکر ص 124). به ماری چومن مهره بازی مکن نبرد آر و نیرنگ سازی مکن. نظامی. - مهره بازی کن، نراد: شوخ و رعنا خرید نوش لبی مهره بازی کنی و بوالعجبی. نظامی. - ، مشعوذ. شعبده باز
نادرست نویسی غرتی بازی عمل قرتی: همه دو نسلی که پس از وقایع مشروطیت درین آب و خاک سری توی سرها در آوردند... اگر هم چشمشان یکراست بدست قرتی بازیهای دوره جوانی خودشان نبود که در پاریس و لندن و برلن گذرانده بودند دست کم گوششان فقط بدهکار به سه مکتوب آقاخان کرمانی بود
نادرست نویسی غرتی بازی عمل قرتی: همه دو نسلی که پس از وقایع مشروطیت درین آب و خاک سری توی سرها در آوردند... اگر هم چشمشان یکراست بدست قرتی بازیهای دوره جوانی خودشان نبود که در پاریس و لندن و برلن گذرانده بودند دست کم گوششان فقط بدهکار به سه مکتوب آقاخان کرمانی بود